درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
مشاوره موضوعات مربوط به سلامت روان دوستان عزیز می توانن با عضویت در این وبلاگ از زمان به روز شدن اطلاعات و مطالب وبلاگ آگاهی پیدا کنند وقتی موضوع تحصیل بچه‌ها به میان می‌آید، پدر و مادران اغلب افراط یا تفریط را پیشه می‌کنند؛ یا نسبت به این مسئله بی‌توجه هستند یا بیش از حد نگران وقتی موضوع تحصیل بچه‌ها به میان می‌آید، پدر و مادران اغلب افراط یا تفریط را پیشه می‌کنند؛ یا نسبت به این مسئله بی‌توجه هستند یا بیش از حد نگران. چگونه می‌توانیم به‌‌طور همزمان به موفقیت و رشد و شکوفایی فرزندانمان کمک کنیم؟ متخصصان به ما کمک می‌کنند تا به شکل درست در این زمینه رفتارکنیم. ● کمک به علاقه کودک به یادگیری کودک از همان اوان کودکی، میل به یادگیری را نشان می‌دهد؛ بدنش را لمس می‌کند، و بعد اشیایی که در اطرافش وجود دارند را در دستانش می‌گیرد. اولین نقشی که والدین در این زمینه دارند این است که به این کنجکاوی طبیعی کمک کنند. این کمک خیلی زود از سنین بسیار پایین آغاز می‌شود. دونالد وینیکوت، متخصص اطفال و روان‌درمانگر انگلیسی از یک بازی که آن‌را «معرفی اشیاء» می‌نامد، صحبت می‌کند: اشیاء را به کودک نشان می‌دهید و در عین حال نام آنها را همراه با لبخند بر زبان می‌آورید، سپس به او اجازه می‌دهید آن‌را در دستانش بگیرد. بعد‌ها وقتی کودک بزرگتر شد مثلا طی سفر یا بازدید از موزه‌ها او را به فرهنگ علاقه‌مند می‌کنید... کودک باید ایفاگر نقش بماند و پدر و مادر در تکامل و پیشرفتش از او حمایت کنند. ● نقش معلم را برایش ایفا نکنید در مهد کودک و دوران ابتدایی، بین نقش والدین و معلم تقریبا تفاوتی وجود ندارد: برای کودک کتاب می‌خوانند، شمردن را به او یاد می‌دهند و او را تشویق می‌کنند نقاشی بکشد... اما لازم است همگام با رشد کودک، نقش والدین و معلمان از یکدیگر مشخص شود. این بدان معنا نیست که خود را از آموزش به کودک منع کنیم بلکه از ایفاکردن نقش معلم خودداری کنیم. چنانچه خواسته شما از فرزندتان بیش از حد باشد و همه چیز حالت تربیتی و آموزشی داشته باشد، قطعا این خطر وجود دارد که او را نسبت به هر گونه یادگیری دلزده کنید. علاوه بر آن، در رابطه پدر و مادر- فرزندی، رابطه عاطفی از اهمیت بسیارزیادی برخوردار است. پدر یا مادر می‌خواهند آمال و آرزوهای خود یا روند دوران تحصیلی خودشان را در مورد دختر یا پسرشان پیاده کنند. فرزند برای آنکه نسبت به پدر و مادر و معلمش «وفادار»بماند، سعی می‌کند خواسته آنان را عملی کند و در این‌صورت احتمال دارد دچار تعارض شود. ● علاقه‌مندی به تحصیل کودک برای یک کودک، علاقه داشتن به تحصیل او به معنای علاقه داشتن به خود او است.اما زندگی تحصیلی او در کتاب و دفترش خلاصه نمی‌شود. صحبت در مورد مدرسه این فرصت را به او می‌دهد تا در مورد دوستانش، معلمان، فعالیت‌هایش، مشکلاتش، رویاهایی که در مورد شغل آینده‌‌اش در سر دارد و... با او گفت‌وگو کنید. ● خصوصیات او را بشناسید از طریق این گفت‌وگوها، پدر و مادر موفق می‌شوند به علائق، نقاط ضعف و قوت فرزندشان پی ببرند. به عبارتی، فرزند خود را همانگونه که هست بشناسند، نه آنگونه که تصور می‌کنند هست یا می‌خواهند باشد. بدین‌ترتیب از تحمیل خواسته‌های شخصی و روند تحصیلی خود به او خودداری می‌کنیم. ● اهداف مشخصی را با او تعیین کنید موفقیت تحصیلی کودک شامل «قراردادی» است که بین او و والدینش گذاشته می‌شود و بر مبنای اهدافی مشخص و قابل‌دسترس است؛ مثلا «در این ساعت باید کارهایت را انجام داده باشی»، «قبل از اینکه دوباره بهت سر بزنم، باید برنامه‌ای بریزی و نوشتنی‌هایت را نوشته باشی»، «قبل از پایان ۳ماه، در این درس باید پیشرفت کرده باشی» و... موعد مقرری که هریک از طرفین باید آن‌را رعایت کنند کمک می‌کند تا کودک کنترل زمان را یاد بگیرد و کارش را به‌طور سازنده و با انگیزه دنبال کند. ● درس خواندن را برایش معنادارکنید برای آنکه کودک برای درس خواندن انگیزه داشته باشد و احساس مسئولیت کند باید درک کند که برای پدر و مادرش درس نمی‌خواند بلکه این کار را برای خودش انجام می‌دهد تا به هدفی شخصی دست یابد. همچنین او باید قادر باشد بین زندگی کنونی‌‌اش به‌عنوان دانش‌آموز و زندگی آینده‌‌اش به‌عنوان فردی بزرگسال ارتباط ایجاد کند و از کودکی برنامه یا رؤیای شغل آینده‌‌اش را در ذهن بپروراند.«می‌خواهی یک دامپزشک بشوی؟ درس علوم خیلی برایت مهم است»، «یک خبرنگار بزرگ؟ یادگیری زبان‌های خارجی به تو کمک می‌کند»... البته این بدان معنا نیست که او را دربند برنامه‌ای دست نیافتنی و غیرعینی کنید بلکه به او کمک کنید تا به تلاش‌هایی که مدرسه از او می‌خواهد، معنا ببخشد. ● به او یاد دهید زمان را اداره کند اغلب بچه‌ها وقتی عادت می‌کنند تکالیفشان را به‌طور نامنظم انجام دهند، عاجز می‌شوند. ازاین رو باید خیلی زود به آنها ریتم منظم کاری داد. وقتی کودک از مدرسه به خانه برمی‌گردد، چه زمانی بیشتر احساس راحتی می‌کند تا تکالیفش را انجام دهد؟ با درنظر گرفتن علائق او و محدودیت‌های خانواده، یک ساعت مشخص را برایش تعیین کنید. بدین‌ترتیب کودکی که از همان کلاس اول هر روز بعد از خوردن عصرانه به خواندن عادت کند، بعد‌ها نیز راحت‌تر می‌تواند وقت بیشتری را به‌‌طور منظم به انجام تکالیف مدرسه‌‌اش اختصاص دهد. ● برای انجام تکالیف محیط مناسبی برایش فراهم کنید بستگی به انتخاب خود کودک دارد؛ داخل آشپزخانه، داخل اتاقش یا مکانی که همه افراد خانواده دور و بر او هستند... . بعضی از بچه‌ها بیشتر از بچه‌های دیگر نیاز دارند تا با حضور والدینشان احساس حمایت کنند. اما در کل، هر چه کودک بزرگ‌تر شود، برای انجام تکالیفش بیشتر به تنهایی نیازدارد. بنابراین روش درست، آن است که از این استقلال حمایت کنیم: برای آنکه مطمئن شوید تکالیفش را انجام داده او را«نپایید» بلکه نشان دهید که به او اعتماد دارید؛ در عین حال نشان دهید که برای پاسخگویی به سؤالاتش در دسترس و مراقب ادامه روند تحصیلی‌‌اش هستید. ● به جای قضاوت کردن بر او نظارت کنید در هر حالتی، کودک باید تکالیفش را خودش به تنهایی انجام دهد. چنانچه تکالیفش را «به جای او» انجام دهید، باعث می‌شود همه اعتمادی که به قابلیت‌هایش برای پیشرفت کردن دارد را از دست بدهد و در حالی‌که اجازه نمی‌دهید پیامدهای اشتباهاتش را تجربه کند، او را بی‌مسئولیت بارمی‌آورید. پدر و مادر بنا به درخواست کودک و برای آنکه ببینند تکالیفش را به اتمام رسانده است باید مداخله کنند. این نظارت فرصتی است تا نقاط ضعف دانش آموز را مشخص کنند و به‌ویژه نشان دهند که شاهد تلاش‌ها و زحمات او هستند. هیچ قضاوتی در مورد او نکنید، نمرات کلاسی‌‌اش کفایت می‌کند. همچنین افکاری از این دست را کنار بگذارید: «تو هیچی نفهمیدی»، «تومی‌تونستی بهتر از اینها کار کنی» و... . به جای گفتن «تو» ترجیحا عباراتی بدون منظور به‌کار برید که او را برای اصلاح خود تشویق می‌کنند؛ مثلا، به جای آنکه بگویید: «تو ۳بار اشتباه کرده‌ای» بگویید: «۳ اشتباه وجود دارد» و به‌خصوص فراموش نکنید که به ازای هر موفقیت به او تبریک بگویید. ● نقاط قوتش را بازشناسید اغلب پدر و مادرها در حالی‌که فراموش می‌کنند نقاط قوت فرزندشان را بشناسند، روی نمرات بد او تمرکز می‌کنند. زبان، هنرهای تجسمی، جغرافی، ورزش و...، هیچ درسی نباید بی‌ارزش شمرده شود. همچنین می‌توان از طریق دروسی که فرزندتان بر آنها تسلط دارد، او را به سمت دروسی که در آنها مشکل دارد سوق دهید؛ علاقه او به هنرهای تجسمی فرصتی است تا او را به تاریخ علاقه‌مند کنید. علاقه او به ورزش باعث می‌شود تا در مورد نیرو، زمان و فاصله با او صحبت کنید و اهمیت ریاضی را به او نشان دهید. ● برایش الگو باشید چرا کودک وقتی از مدرسه به خانه برمی‌گردد باید تکالیفش را انجام دهد درحالی‌که پدر و مادرش وقتی از سر کار به خانه بازمی‌گردند تلویزیون تماشا می‌کنند؟ چرا کودک باید بخواهد برای درس و مدرسه تلاش کند درحالی‌که می‌شنود که پدر و مادرش حرف‌های خوبی در مورد کارشان نمی‌زنند؟ چرا وقتی‌که پدر و مادرش مطالعه نمی‌کنند، کودک باید کتاب بخواند؟ لازم است بین خواسته و توقعی که از فرزندمان داریم و عملی که خود انجام می‌دهیم انسجام وجود داشته باشد. برای آنکه فرزندتان را به درستی طی دوران تحصیلی‌‌اش همراهی کنید، ابتدا باید خودتان در زندگی روزانه برایش یک الگو باشید. ● به جای اینکه نگران شوید درک کنید کجا مشکل داشته؟ چه چیزی را نفهمیده؟ چه کار کنیم تا دوباره این اشتباهات را تکرار نکند؟ اگر بنا باشد که با دیدن فقط یک نمره بد نگران نشویم، خوب است که در مورد علت‌های آن به روشنی و فورا با کودک و درصورت لزوم با معلمش صحبت کنیم. زیرا اگر مشکلات را به حال خود رها کنیم، احتمال دارد که یا نسبت به کودک خیلی «سختگیر» شویم یا بیش از حد او را به حال خودش رها کنیم. «هیچ کاری نمی‌شه کرد»، «هر کار بکنی، هیچی از ریاضی سرش نمی‌شه»؛ این دو برخورد انگیزه کودک برای درس خواندن را به شدت از بین می‌برد.
جمعه 25 فروردين 1391برچسب:, :: 14:38 :: نويسنده : مهدی
ده سال است ازدواج کرده ایم و سه بچه کوچک داریم ولی من حس می کنم اگر شوهرم را به حساب بیاورم چهار بچه دارم. او عین یک بچه عمل می کند. چیزها را سر جای خودش نمی گذارد، قرارها یادش می رود، وسایلش در خانه ولو است. از این وضعیت متنفرم، می دانم اگر اعتراض کنم ناراحت می شود. چون که روابطی هم بین ما وجود ندارد. ده سال است ازدواج کرده ایم و سه بچه کوچک داریم ولی من حس می کنم اگر شوهرم را به حساب بیاورم چهار بچه دارم. او عین یک بچه عمل می کند. چیزها را سر جای خودش نمی گذارد، قرارها یادش می رود، وسایلش در خانه ولو است. از این وضعیت متنفرم، می دانم اگر اعتراض کنم ناراحت می شود. چون که روابطی هم بین ما وجود ندارد. چطور رفتار مادرانه را متوقف کنم؟ مثل مادر با مرد رفتار کردن بزرگترین اشتباه زن است. هر چه بیشتر با او مثل بچه رفتار کنید، بچه تر می شود. آخرش هم دلش را می زند و رنجیده می شود و بر زن می شورد. درست مثل زمانی که جلوی مادرش ایستاده بود. از همه بدتر اینکه رفتار مادرانه کوتاهترین و کشنده ترین راه برای از بین بردن رابطه جنسی است. چون هیچ مردی نمی خواهد کنار مادرش بخوابد. وقتی شما مثل مادرش رفتار کنید هرگز نمی توانید شور و شوق او را برانگیزید. البته مردانی که شیفته و خریدار غرغر و ملامت از ناحیه زن باشند، زنی را که رفتار مادرانه دارد، تحمل می کنند. هر زن می داند که چقدر طبیعی است نسبت به کسی که او را دوست دارد مادرانه رفتار کند، این را از زمان کودکیش یاد گرفته است. اولین عشق فراوان که تجربه کرده از ناحیه مادر بوده است. مادری که بچه را در رحم خود پرورده، او را به دنیا آورده، شیر داده و همیشه از او حمایت کرده است. همه این محبت ها از جانب مادر بوده. حالا زن فکر می کند چون کسی را دوست دارد باید مثل مادر نسبت به او رفتار کند و مهر بورزد. جمعه 25 فروردين 1391برچسب:, :: 14:38 :: نويسنده : مهدی
چطور از رنگ درمانی برای کاهش استرس استفاده کنیم؟ چطور از رنگ درمانی برای کاهش استرس استفاده کنیم؟ رنگ بر شیوه ای که احساس می کنیم اثر می گذارد. آن می تواند روی حالت های ما به صورت مثبت یا منفی اثر بگذارد. آیا شما از پوشیدن رنگهای مشخصی یا بودن در اتاقی که از رنگهای خاصی پر شده است ، احساس ناراحتی می کنید؟ آیا رنگهای دیگری هستند که شما را آرام میکنند؟ رنگهایی که ما می پوشیم و اطرافمان قرار می دهیم ، حالت درونی مان را منعکس می کنند. دستورالعمل ها: چطور از رنگ درمانی برای کاهش استرس استفاده کنیم ؟ 1. خودتان را با رنگ صورتی محاصره کنید. صورتی رنگ آسودگی خاطر است. باریکه های کوچکی از صورتی را در اطراف خانه برای ایجاد یک جو آرام ، اضافه کنید. شما می توانید از صورتی در دستشویی و حمام ، اتاق خواب یا باقی فضاها استفاده کنید. یک گرمکن صورتی یا الحاقات دیگر بپوشید تا انرژی تان را متعادل کند و آرامش درونی تان را افزایش دهد. 2. رنگ زرد را به زندگی تان اضافه کنید اگر احساس افسردگی و ضعف می کنید. زرد ، یک رنگ عالی برای بالا بردن روحیه تان و کاهش استرس است. 3. رنگ آبی را برای یک محیط آرام و یک خواب خوب شبانه ، انتخاب کنید. آبی ، یک رنگ بسیار آرام کننده است. آبی ، آسودگی خاطر و بهبودی را افزایش می دهد. اگر از بی خوابی رنج می برید ، خودتان را با اضافه کردن چندین مورد آبی به دکور اتاق خواب تان ، بخوابانید. رختخوابتان را در سایه هایی از آبی قرار دهید و لباس خواب آبی بپوشید. رنگ آبی همچنین یک رنگ خوب برای پوشیدن هنگام صحبت در جمع است چون ارتباط خوب را ارتقاء می دهد. 4. کمی رنگ سبز به محیط و جالباسی تان اضافه کنید. سبز ، یک رنگ بسیار آرامش دهنده است. سبز ، هماهنگی را افزایش و نگرانی را تسکین می دهد. خانه تان را با الحاقات سبز رنگ مثل گیاهان خانگی ، آراسته کنید. اگر احساس خستگی می کنید، یک چیز سبز رنگ و حیات بخش بپوشید. 5. کمی بنفش در زندگی تان قرار دهید. بنفش، رنگ هوشمندی ، آرامش و قوت است. آن را برای آرامش درونی بپوشید. از آن برای ارتقاء محیط آرام درون خانه تان استفاده کنید. 6. رنگ سفید کلاسیک را برای یک ظاهر و احساس تمیز ، انتخاب کنید. سفید ، پاک کننده و تصفیه کننده است. هنگام استفاده در دکور خانه ، سفید یک ظاهر تازه و تمیز به دست می دهد و واقعا یک اتاق را باز می کند. عمده جالباسی تان را سفید کنید. پوشیدن سفید کمک می کند تا ذهنتان را پاک کنید و روحتان را خالص کنید. یکی از مهمترین چیزها در مورد استفاده از رنگ سفید در خانه یا جالباسی این است که به همه چیز می آید. حتما لباس ها و دکور سفیدتان را تمیز نگه دارید چون سفیدی که گرفته و چرک به نظر برسد همان تاثیر را در احساساتتان خواهد داشت.
جمعه 25 فروردين 1391برچسب:, :: 14:38 :: نويسنده : مهدی
هم زنان، هم مردان حسودی میکنند، اما نه به یک صورت: برای زنها خیانت عاطفی بدتر است از خیانت جنسی. دانشمندان مدتها گمان میبردند که این امر به تکامل انسان برمیگردد، اما تحقیقی جدید نشان میدهد که این حدس اشتباه بوده است. گویا الین نوردگرن، همسر تایگر وودز، ستارهی گلف، او را بخشیده است. علیرغم روابط عشقی مختلفی که تایگر وودز تا به حال داشته، همسرش حسادت چندانی از خود نشان نمیدهد. یکی از آشنایان این زوج به نشریه „People Magazine“ گفته است که الین نوردگرن فقط یک زندگی خانوادگی خوب میخواهد. ادامه مطلب ... از همان كودكي از او وحشت داشتيد؛ اينكه شما هم مثل مادر و مادر بزرگ و اجدادتان يك روز قرباني روابط عروس- مادر شوهري ميشويد، ذهنتان را آرام نميگذارد. از همان زماني كه تلفن خانهتان زنگ ميخورد و مادر شوهر آينده پيشنهاد يك جلسه خواستگاري را ميدهد، سينهتان را سپر ميكنيد. انگار جنگ بزرگي در پيش است. لبخندهايش را در جلسه خواستگاري جدي نميگيريد. از هديههايش خوشحال نميشويد و به يك دقيقه حرف زدنش، يك هفته فكر ميكنيد تا تفسيرش كنيد تا معناهاي پنهانش را پيدا كنيد. شايد كليشههايي كه در مورد رابطه عروس- مادر شوهري گفته ميشود بيمعنا نباشد اما اگر كمي دقت كنيد، ميبينيد كه پيش از وارد شدن به اين ميدان و ارزيابي حريفتان، براي اين جنگ آماده شدهايد. ادامه مطلب ... با عرض سلام خدمت بازدید کنندگان گرامی خواهشمندیم در نظر سنجی که در مورد میزان اعتقاد شما به مشاوره است شرکت فرمایید با تشکر مدیر وبلاگ وقتی موضوع تحصیل بچهها به میان میآید، پدر و مادران اغلب افراط یا تفریط را پیشه میکنند؛ یا نسبت به این مسئله بیتوجه هستند یا بیش از حد نگران. چگونه میتوانیم بهطور همزمان به موفقیت و رشد و شکوفایی فرزندانمان کمک کنیم؟ متخصصان به ما کمک میکنند تا به شکل درست در این زمینه رفتارکنیم. ● کمک به علاقه کودک به یادگیری کودک از همان اوان کودکی، میل به یادگیری را نشان میدهد؛ بدنش را لمس میکند، و بعد اشیایی که در اطرافش وجود دارند را در دستانش میگیرد. اولین نقشی که والدین در این زمینه دارند این است که به این کنجکاوی طبیعی کمک کنند. این کمک خیلی زود از سنین بسیار پایین آغاز میشود. دونالد وینیکوت، متخصص اطفال و رواندرمانگر انگلیسی از یک بازی که آنرا «معرفی اشیاء» مینامد، صحبت میکند: اشیاء را به کودک نشان میدهید و در عین حال نام آنها را همراه با لبخند بر زبان میآورید، سپس به او اجازه میدهید آنرا در دستانش بگیرد. بعدها وقتی کودک بزرگتر شد مثلا طی سفر یا بازدید از موزهها او را به فرهنگ علاقهمند میکنید... کودک باید ایفاگر نقش بماند و پدر و مادر در تکامل و پیشرفتش از او حمایت کنند. ● نقش معلم را برایش ایفا نکنید در مهد کودک و دوران ابتدایی، بین نقش والدین و معلم تقریبا تفاوتی وجود ندارد: برای کودک کتاب میخوانند، شمردن را به او یاد میدهند و او را تشویق میکنند نقاشی بکشد... اما لازم است همگام با رشد کودک، نقش والدین و معلمان از یکدیگر مشخص شود. این بدان معنا نیست که خود را از آموزش به کودک منع کنیم بلکه از ایفاکردن نقش معلم خودداری کنیم. چنانچه خواسته شما از فرزندتان بیش از حد باشد و همه چیز حالت تربیتی و آموزشی داشته باشد، قطعا این خطر وجود دارد که او را نسبت به هر گونه یادگیری دلزده کنید. علاوه بر آن، در رابطه پدر و مادر- فرزندی، رابطه عاطفی از اهمیت بسیارزیادی برخوردار است. پدر یا مادر میخواهند آمال و آرزوهای خود یا روند دوران تحصیلی خودشان را در مورد دختر یا پسرشان پیاده کنند. فرزند برای آنکه نسبت به پدر و مادر و معلمش «وفادار»بماند، سعی میکند خواسته آنان را عملی کند و در اینصورت احتمال دارد دچار تعارض شود. ● علاقهمندی به تحصیل کودک برای یک کودک، علاقه داشتن به تحصیل او به معنای علاقه داشتن به خود او است.اما زندگی تحصیلی او در کتاب و دفترش خلاصه نمیشود. صحبت در مورد مدرسه این فرصت را به او میدهد تا در مورد دوستانش، معلمان، فعالیتهایش، مشکلاتش، رویاهایی که در مورد شغل آیندهاش در سر دارد و... با او گفتوگو کنید. ● خصوصیات او را بشناسید از طریق این گفتوگوها، پدر و مادر موفق میشوند به علائق، نقاط ضعف و قوت فرزندشان پی ببرند. به عبارتی، فرزند خود را همانگونه که هست بشناسند، نه آنگونه که تصور میکنند هست یا میخواهند باشد. بدینترتیب از تحمیل خواستههای شخصی و روند تحصیلی خود به او خودداری میکنیم. ● اهداف مشخصی را با او تعیین کنید موفقیت تحصیلی کودک شامل «قراردادی» است که بین او و والدینش گذاشته میشود و بر مبنای اهدافی مشخص و قابلدسترس است؛ مثلا «در این ساعت باید کارهایت را انجام داده باشی»، «قبل از اینکه دوباره بهت سر بزنم، باید برنامهای بریزی و نوشتنیهایت را نوشته باشی»، «قبل از پایان ۳ماه، در این درس باید پیشرفت کرده باشی» و... موعد مقرری که هریک از طرفین باید آنرا رعایت کنند کمک میکند تا کودک کنترل زمان را یاد بگیرد و کارش را بهطور سازنده و با انگیزه دنبال کند. ● درس خواندن را برایش معنادارکنید برای آنکه کودک برای درس خواندن انگیزه داشته باشد و احساس مسئولیت کند باید درک کند که برای پدر و مادرش درس نمیخواند بلکه این کار را برای خودش انجام میدهد تا به هدفی شخصی دست یابد. همچنین او باید قادر باشد بین زندگی کنونیاش بهعنوان دانشآموز و زندگی آیندهاش بهعنوان فردی بزرگسال ارتباط ایجاد کند و از کودکی برنامه یا رؤیای شغل آیندهاش را در ذهن بپروراند.«میخواهی یک دامپزشک بشوی؟ درس علوم خیلی برایت مهم است»، «یک خبرنگار بزرگ؟ یادگیری زبانهای خارجی به تو کمک میکند»... البته این بدان معنا نیست که او را دربند برنامهای دست نیافتنی و غیرعینی کنید بلکه به او کمک کنید تا به تلاشهایی که مدرسه از او میخواهد، معنا ببخشد. ● به او یاد دهید زمان را اداره کند اغلب بچهها وقتی عادت میکنند تکالیفشان را بهطور نامنظم انجام دهند، عاجز میشوند. ازاین رو باید خیلی زود به آنها ریتم منظم کاری داد. وقتی کودک از مدرسه به خانه برمیگردد، چه زمانی بیشتر احساس راحتی میکند تا تکالیفش را انجام دهد؟ با درنظر گرفتن علائق او و محدودیتهای خانواده، یک ساعت مشخص را برایش تعیین کنید. بدینترتیب کودکی که از همان کلاس اول هر روز بعد از خوردن عصرانه به خواندن عادت کند، بعدها نیز راحتتر میتواند وقت بیشتری را بهطور منظم به انجام تکالیف مدرسهاش اختصاص دهد. ● برای انجام تکالیف محیط مناسبی برایش فراهم کنید بستگی به انتخاب خود کودک دارد؛ داخل آشپزخانه، داخل اتاقش یا مکانی که همه افراد خانواده دور و بر او هستند... . بعضی از بچهها بیشتر از بچههای دیگر نیاز دارند تا با حضور والدینشان احساس حمایت کنند. اما در کل، هر چه کودک بزرگتر شود، برای انجام تکالیفش بیشتر به تنهایی نیازدارد. بنابراین روش درست، آن است که از این استقلال حمایت کنیم: برای آنکه مطمئن شوید تکالیفش را انجام داده او را«نپایید» بلکه نشان دهید که به او اعتماد دارید؛ در عین حال نشان دهید که برای پاسخگویی به سؤالاتش در دسترس و مراقب ادامه روند تحصیلیاش هستید. ● به جای قضاوت کردن بر او نظارت کنید در هر حالتی، کودک باید تکالیفش را خودش به تنهایی انجام دهد. چنانچه تکالیفش را «به جای او» انجام دهید، باعث میشود همه اعتمادی که به قابلیتهایش برای پیشرفت کردن دارد را از دست بدهد و در حالیکه اجازه نمیدهید پیامدهای اشتباهاتش را تجربه کند، او را بیمسئولیت بارمیآورید. پدر و مادر بنا به درخواست کودک و برای آنکه ببینند تکالیفش را به اتمام رسانده است باید مداخله کنند. این نظارت فرصتی است تا نقاط ضعف دانش آموز را مشخص کنند و بهویژه نشان دهند که شاهد تلاشها و زحمات او هستند. هیچ قضاوتی در مورد او نکنید، نمرات کلاسیاش کفایت میکند. همچنین افکاری از این دست را کنار بگذارید: «تو هیچی نفهمیدی»، «تومیتونستی بهتر از اینها کار کنی» و... . به جای گفتن «تو» ترجیحا عباراتی بدون منظور بهکار برید که او را برای اصلاح خود تشویق میکنند؛ مثلا، به جای آنکه بگویید: «تو ۳بار اشتباه کردهای» بگویید: «۳ اشتباه وجود دارد» و بهخصوص فراموش نکنید که به ازای هر موفقیت به او تبریک بگویید. ● نقاط قوتش را بازشناسید اغلب پدر و مادرها در حالیکه فراموش میکنند نقاط قوت فرزندشان را بشناسند، روی نمرات بد او تمرکز میکنند. زبان، هنرهای تجسمی، جغرافی، ورزش و...، هیچ درسی نباید بیارزش شمرده شود. همچنین میتوان از طریق دروسی که فرزندتان بر آنها تسلط دارد، او را به سمت دروسی که در آنها مشکل دارد سوق دهید؛ علاقه او به هنرهای تجسمی فرصتی است تا او را به تاریخ علاقهمند کنید. علاقه او به ورزش باعث میشود تا در مورد نیرو، زمان و فاصله با او صحبت کنید و اهمیت ریاضی را به او نشان دهید. ● برایش الگو باشید چرا کودک وقتی از مدرسه به خانه برمیگردد باید تکالیفش را انجام دهد درحالیکه پدر و مادرش وقتی از سر کار به خانه بازمیگردند تلویزیون تماشا میکنند؟ چرا کودک باید بخواهد برای درس و مدرسه تلاش کند درحالیکه میشنود که پدر و مادرش حرفهای خوبی در مورد کارشان نمیزنند؟ چرا وقتیکه پدر و مادرش مطالعه نمیکنند، کودک باید کتاب بخواند؟ لازم است بین خواسته و توقعی که از فرزندمان داریم و عملی که خود انجام میدهیم انسجام وجود داشته باشد. برای آنکه فرزندتان را به درستی طی دوران تحصیلیاش همراهی کنید، ابتدا باید خودتان در زندگی روزانه برایش یک الگو باشید. ● به جای اینکه نگران شوید درک کنید کجا مشکل داشته؟ چه چیزی را نفهمیده؟ چه کار کنیم تا دوباره این اشتباهات را تکرار نکند؟ اگر بنا باشد که با دیدن فقط یک نمره بد نگران نشویم، خوب است که در مورد علتهای آن به روشنی و فورا با کودک و درصورت لزوم با معلمش صحبت کنیم. زیرا اگر مشکلات را به حال خود رها کنیم، احتمال دارد که یا نسبت به کودک خیلی «سختگیر» شویم یا بیش از حد او را به حال خودش رها کنیم. «هیچ کاری نمیشه کرد»، «هر کار بکنی، هیچی از ریاضی سرش نمیشه»؛ این دو برخورد انگیزه کودک برای درس خواندن را به شدت از بین میبرد.
پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, :: 23:49 :: نويسنده : مهدی
|